خاطرات ازدواج

ساخت وبلاگ
اول از همه برای خدای خوبم مینویسم. همان خدائی که همیشه خدای من بوده است. همان خدائی که تپش های قلبم زیبایی رخ اوست... همان که سجده اش به وقت دلهره یاری ام می بخشد... خدای من... خدایی که همیشه عشق بودی و ماندی من را نظاره میکنی؟ می بینی احوالم را و تغییرات را بر من ؟ آن گونه که تو مقدر کرده ای ... شا خاطرات ازدواج...
ما را در سایت خاطرات ازدواج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7tapiroozi8 بازدید : 204 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 10:41